پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم…
اگر نمی آیی اینقدر پنجره ها را زجــــر ندهم
چشم هایم به جهنم...
*
*
*
به ادامه مطلب توجه کنید...
پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم…
اگر نمی آیی اینقدر پنجره ها را زجــــر ندهم
چشم هایم به جهنم...
*
*
*
خوش به حال خدا که “لحظه به لحظه” با توست
و “من” همیشه درباره ی “تو” با “او” حرف میزنم
**
**
**
**
**
خداوند نمیخواهد ما به هم برسیم
می دانی دلیلش چیست ؟
می داند که اگر کنارم باشی
دیگر هیچ وقت ، هیچ چیز
از او نخواهم خواست
**
**
**
**
**
آنهایی که با چشم کمتر دیده میشوند ، در قلب بیشتر یاد میشوند
مثل “تو”
**
**
**
زن جنس عجیبی ست
چشمهایش را که می بندی دید دلش بیشتر ، دلش را که میشکنی باران لطافت از چشم هایش سرازیرتر …
انگار درست شده تا روی عشق را کم کند
*
*
*
آرزوهایم حسابی قد کشیده اند …
ببین خواستن تو چه مردی شده برای خودش
*
*
*
محکوم به تکرارِ سکوتم …
تو اگر کوکم کنی می نوازم لحظه ها ، ثانیه ها ، نت های نگاهت را
*
*
*
صبح یعنی مست صدای تو
ظهر یعنی انتظار تو
عصر یعنی دلتنگم برای تو
شب یعنی یاد تو
و تو یعنی تمام لحظه های من
*
*
*
پــایــیــز است
نــفـسـهـا در حـال ریخــتــن
بیــا و مــرا از مـن بگیــر
که بی تــو ، پــایـیــز تــنهــاتـرم می کـنــد
*
*
*